هدف گذاری در کدام مرحله از خودآگاهی قرار دارد؟

هدف گذاری در کدام مرحله از خودآگاهی قرار دارد؟

در سطح بالاتر می توان گفت که هدف گذاری ابزاری برای کشف نیازها، خواسته ها و شرایط مساعد ماست. یعنی شاید در مسیر انتخاب هدف و تلاش برای رسیدن به آن خودآگاهی کافی نداریم و به خودآگاهی نمی رسیم.

باید گفت که خودآگاهی و هدف گذاری قدم به قدم رشد می کند و شکل می گیرد. زیرا هر فردی در مسیر انتخاب هدف و برنامه ریزی برای آن با موانعی روبرو می شود که به خودآگاهی او کمک می کند. بنابراین این دو مهارت در هم تنیده شده اند. حتی می توان گفت که هدف ما از هدف گذاری می تواند به دست آوردن خودآگاهی باشد.

با این حال، برخی معتقدند قبل از اینکه بتوانیم هدفی را انتخاب کنیم و برای آن برنامه ریزی کنیم، باید به سطحی از خودانگیختگی برسیم و سپس اقدام کنیم. من با این نظر موافق نیستم. چون معتقدم بعد از تعیین هدف به خودآگاهی می رسیم. زیرا عمل گرایی ریشه یادگیری است نه تفکر. بنابراین فرآیند انتخاب هدف و برنامه ریزی برای آن منبع خودآگاهی است. البته اگر فردی خودآگاهی داشته باشد، طبیعتاً می تواند اهداف بهتری را انتخاب کند.

انواع مدل های هدف گیری

هدف گذاری هوشمندروش هدف گیری سخت (HARD)هدف چشم انداز روان تر است. به منظور آموزش بیشتر در حوزه هدف گذاری و آموزش هدف گذاری به وب سایت آموزشی سیمینه مراجعه نمایید.

هدف می تواند بسیار کوچک باشد. به عنوان مثال در یک دوره زمانی هدف ما در مدیر این بود که در عرض یک هفته 10 اجرای زنده در صفحه اینستاگرام خود برگزار کنیم.

  نقطه را هدف بگیرید در حالی که پرسپکتیو بازه زمانی مشخصی دارد. به عبارت دیگر، چشم انداز بسیار گسترده تر از هدف است.

چشم انداز در زمینه شخصی اغلب برای 5، 10 و 20 سال و در زمینه کسب و کار برای 10، 15 و 20 سال نوشته می شود. در برخی شرکت ها مانند صنعت فولاد این رقم به 50 سال می رسد. زیرا تکنولوژی در این صنایع بسیار کند تغییر می کند.

شاید بتوان گفت که چشم انداز مجموعه ای از اهداف است که با یک سری شاخص ها مطابقت دارد که ما را به نقطه خاصی هدایت می کند. در مرکز چشم انداز جهت، ارزش های بنیادی، شناسایی محیط و... . آنجاست.

مثال: چشم انداز Madirban این است که برای 20 سال آینده یک سازمان حمایت از تجارت در خاورمیانه باشد.

توجه: هدف و چشم انداز در برخی زمینه ها دایره های همپوشانی دارند.

تفاوت بین هدف و ماموریت

تفاوت بین هدف و ارزش

ارزش عاملی است که خود را در انتخاب ها و تصمیمات ما نشان می دهد، همیشه مرتبط و با ماست و هرگز تمام نمی شود.مثل اکسیژن و خون. اهمیت ارزش ها به اندازه اهمیت اکسیژن برای هر انسانی است. به عنوان مثال، ارزش من یادگیری مستمر و مستمر است.

این مقدار قابل اندازه گیری نیست. اما می توان آن را ارتقا داد و در سبک زندگی من نشان می دهد. باید گفت ارزش را می توان در دل اهداف قرار داد. یعنی یادگیری مستمر و بدون وقفه می تواند یکی از اهداف من باشد. به عبارت دیگر هدف من می تواند شاگرد شدن باشد.

برای رسیدن به این هدف شایسته، باید هدف گذاری کنم و برای خود شاخصی در نظر بگیرم، هر روز زمانی را برای مطالعه در نظر بگیرم و کل سبک زندگی خود را با الگوی یادگیری تنظیم و هماهنگ کنم. این بدان معناست که الگوی زندگی من باید طوری طراحی شود که همیشه در حال یادگیری باشم.

تفاوت بین اهداف و رویاها

آرزو دور است، اما دست یافتنی است. اگر بخواهم تفاوت هدف، آرزو و رویا را در قالب مثال توضیح دهم، می توانم بگویم که چشم انداز من (فرهادی نیا) برگزاری یک پروژه نمایش تجاری در نمایشگاه تهران در سال 1395 بود. آن چشم انداز در 10 سال آینده آرزوی من بود. اما با تلاش من به نتیجه رسید. بنابراین رویاها می توانند برآورده شوند حتی اگر دور باشند.